پاسخ – آیا وکالت بلاعزل دلیل مالکیت محسوب می شود ؟
- مالکیت به رابطه میان شخص و مال گفته میشود که موجب میشود سایر افراد نتوانند مال مورد نظر را تصرف کنند و در مقابل فرد مالک نیز بتواند بر اساس این رابطه، از مال متعلق به خود به هر طریقی که تمایل داشت، استفاده کند.
- یکی از انواع مالکیت، مالکیت مشاع و مالکیت مفروز می باشد؛ توضیح آنکه اگر مال فقط یک مالک داشته باشد، اصطلاحا به آن مال مفروز گفته می شود و اگر بیش از یک مالک داشته باشد، مال مشاع نامیده می شود.
- از دیگر انواع مالکیت می توان به مالکیت اشتراکی و مالکینت اختصاصی اشاره نمود. مالکیت اشتراکی مالکی قسمتی از ملک است که همه مالکین حق استفاده از آن را دارند و هیچ یک از مالکین نمیتوانند بصورت اختصاصی و انحصاری از آن بهرهبرداری کنند. در مقابل مالکیت اختصاصی مالکیتی است که هر یک از مالکین می توانند به صورت اختصاصی از آن مال استفاده نموده و بهره ببرند.
- در خصوص اعتبار وکالت بلاعزل به عنوان دلیل مالکیت فرد باید گفت هرکسی که مدعی مالکیت مالی است می تواند با استناد به دلایل اثبات مالکیت، رابطه ی حقوقی مالکیت خود با آن مال را ثابت کند. دلایل اثبات مالکیت فرد نسبت به ملک شامل سند، شاهد، تصرف در مال و وجود قرارداد کتبی یا شفاهی می باشد.
- در خصوص سند باید گفت ملک هایی که در سازمان ثبت اسناد و املاک کشور ثبت می شوند دارای سند رسمی بوده و اثبات مالکیت اینگونه املاک با سند رسمی قابل انجام است.
- ماده 22 قانون ثبت اسناد و املاک در این رابطه بیان می دارد که همین که ملکی مطابق قانون در دفتر املاک به ثبت رسید دولت فقط کسی را که ملک به اسم او ثبت شده و یا کسی که ملک مزبور به او منتقل گردیده و این انتقال نیز در دفتر املاک به ثبت رسیده یا اینکه ملک مزبور از مالک رسمی ارثاً به او رسیده باشد مالک خواهد شناخت.
- در مورد ارث هم ملک وقتی در دفتر املاک به اسم وارث ثبت میشود که وراثت و انحصار آنها محرز و در سهمالارث بین آنها توافق بوده و یا در صورت اختلاف، حکم نهایی در آن باب صادر شده باشد. بنابراین مهم ترین راه اثبات مالکیت ثبت آن مال بنام شخص مالک است.
- از دیگر راه های اثبات مالکیت شخص بر ملک استناد به شهادت شهود است. نظربه اینکه شهادت شهود از ادله اثبات دعوی می باشد می توان با شهادت دو مرد عادل مالکیت شخص بر ملک را اثبات نمود. نکته قابل توجه این است که مطابق ماده 1309 قانون مدنی در مقابل سند رسمی یا سندی که اعتبار آن در محکمه محرز شده دعوی که مخالف با مفاد یا مندرجات آن باشد به شهادت اثبات نمی گردد.
- در خصوص تصرف در مال باید گفت تصرف در صورتی دلیل مالکیت است که مالک سابق معلوم نباشد در غیر این صورت باید در دادگاه اثبات نماید که به یکی از اسباب نقل و انتقال، مال موضوع دعوا به او منتقل شده است.
- این امر می تواند به موجب وقوع یکی از اسباب تملک یعنی عقود و قراردادها، اخذ به شفعه، ارث و حیازت مباحات اثبات گردد.
- همچنین انتقال اموال می تواند از طریق انعقاد عقد میان طرفین صورت گیرد. بنابراین وجود چنین قراردادی اعم از کتبی یا شفاهی که مبنی بر مالکیت فردی مشخص باشد، می تواند جزو ادله جهت اثبات ادعای مالکیت وی مورد استناد قرار گیرد و با اثبات صحت قرارداد منعقد شده، ادعای شاکی نقض می گردد. مالک شدن وارث بر اموال مورث نیز یا از طریق ارث یا از طریق وصیت محقق می گردد.
این محتوا متعلق به سایت دفتر وکالت دادگران حامی ((dadgaran.com)) بوده و بهره برداری از آن بدون ذکر منبع ممنوع است.
پاسخ به پرسش مطرح شده در خصوص اعتبار وکالت بلاعزل به عنوان دلیل مالکیت فرد تبعه افغانستان
در پاسخ به پرسشی که طرح فرمودید و اعتبار وکالت بلاعزل به عنوان دلیل مالکیت فرد تبعه افغانستان باید گفت دلایل اثبات مالکیت موارد فوق بوده و وکالت بلاعزل شما دلیلی بر مالکیت شما نمی باشد مخصوصا به دلیل اینکه سند رسمی ملک به نام موکل شما بوده و قانون ایشان را مالک می شناسد.
توضیح آنکه در املاک دارای سابقه ثبتی قانون کسی را مالک می داند که دارای سند مالکیت باشد و همچنین ملک در دفتر املاک به نام او ثبت شده باشد. در این رابطه دادگاه ادعای افراد دیگر برای اثبات مالکیت بر چنین ملکی را نمی پذیرد زیرا اصل بر آن است که ملک مورد نظر بر اساس موازین قانونی قبلاً به ثبت رسیده و دارای مالک قانونی می باشد.
بنابراین اثبات مالکیت در املاک دارای سابقه ثبتی قابلیت استماع ندارد. خطر دیگری که این اقدام شما را تهدید می کند این است که طبق قانون در صورت مرگ یا جنون یکی از طرفین، وکالت چه بلاعزل باشد و چه نباشد منفسخ میشود بنابراین به این مورد توجه کنید که در صورت فوت یا جنون شما وکالت منفسخ گردیده و از آنجایی که وکالت بعد از فوت به هیچ شرطی باقی نمیماند ملک تماما در اختیار مالک قانونی آن خواهد بود.
در رابطه با سوال دوم شما باید گفت خیر ایشان نمی تواند وکالت را فسخ کند منتها در وکالتی که حق عزل وکیل اسقاط شده است، با این که موکل قادر به عزل وکیل نیست ولی خود می تواند موضوع وکالت یا معامله را انجام دهد بنابراین بهتر است در این رابطه موکل ضمن عقد لازم حق انجام مورد وکالت را از خود ساقط کند.
این محتوا متعلق به سایت دفتر وکالت دادگران حامی ((dadgaran.com)) بوده و بهره برداری از آن بدون ذکر منبع ممنوع است.
مواد قانونی قابل استناد - اعتبار وکالت بلاعزل
ماده ۲۲ قانون ثبت اسناد و املاک
همین که ملکی مطابق قانون در دفتر املاک به ثبت رسید دولت فقط کسی را که ملک به اسم او ثبت شده و یا کسی که ملک مزبور به او منتقل گردیده و این انتقال نیز در دفتر املاک به ثبت رسیده یا اینکه ملک مزبور از مالک رسمی ارثاً به او رسیده باشد مالک خواهد شناخت.
در مورد ارث هم ملک وقتی در دفتر املاک به اسم وارث ثبت میشود که وراثت و انحصار آنها محرز و در سهمالارث بین آنها توافق بوده و یا در صورت اختلاف، حکم نهایی در آن باب صادر شده باشد.
تبصره - حکم نهایی عبارت از حکمی است که به واسطهٔ طی مراحل قانونی و یا به واسطهٔ انقضای مدت اعتراض و استیناف و تمیز دعوایی که حکم در آن موضوع صادر شده از دعاوی مختومه محسوب شود.
ماده ۴۷ قانون ثبت اسناد و املاک
در نقاطی که اداره ثبت اسناد و املاک و دفاتر اسناد رسمی موجود بوده و وزارت عدلیه مقتضی بداند ثبت اسناد ذیل اجباری است:
۱- کلیه عقود و معاملات راجعه به عین یا منافع اموال غیرمنقوله که در دفتر املاک ثبت نشده.
۲- صلحنامه و هبهنامه و شرکتنامه.
ماده ۱۳۰۹ قانون مدنی
در مقابل سند رسمی یا سندی که اعتبار آن در محکمه محرز شده دعوی که مخالف با مفاد یا مندرجات آن باشد به شهادت اثبات نمی گردد.
ماده ۶۵۶ قانون مدنی
وکالت عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود مینماید.
ماده ۶۵۷ قانون مدنی
تحقق وکالت منوط به قبول وکیل است.
ماده ۶۵۸ قانون مدنی
وکالت ایجاباً و قبولاً به هر لفظ یا فعلی که دلالت بر آن کند واقع میشود.
ماده ۶۵۹ قانون مدنی
وکالت ممکن است مجانی باشد یا با اجرت.
ماده ۶۶۰ قانون مدنی
وکالت ممکن است به طور مطلق و برای تمام امور موکل باشد یا مقید و برای امر یا امور خاصی.
ماده ۶۶۱ قانون مدنی
در صورتی که وکالت مطلق باشد فقط مربوط به اداره کردن اموال موکل خواهد بود.
ماده ۶۶۲ قانون مدنی
وکالت باید در امری داده شود که خود موکل بتواند آن را بجا آورد وکیل هم باید کسی باشد که برای انجام آن امر اهلیت داشته باشد.
ماده ۶۶۳ قانون مدنی
وکیل نمیتواند عملی را که از حدود وکالت او خارج است انجام دهد.
ماده ۶۶۴ قانون مدنی
وکیل در محاکمه وکیل در قبض حق نیست مگر اینکه قرائن دلالت بر آن نماید و همچنین وکیل در اخذ حق وکیل در مرافعه نخواهدبود
ماده ۶۶۵ قانون مدنی
وکالت در بیع وکالت در قبض ثمن نیست مگر اینکه قرینه قطعی دلالت بر آن کند.
ماده ۶۷۹ قانون مدنی
موکل میتواند هر وقت بخواهد وکیل را عزل کند مگر اینکه وکالت وکیل با عدم عزل در ضمن عقد لازمی شرط شده باشد.
ماده ۶۸۰ قانون مدنی
تمام اموری که وکیل قبل از رسیدن خبر عزل به او در حدود وکالت خود بنماید نسبت به موکل نافذ است.
ماده ۶۸۲ قانون مدنی
محجوریت موکل موجب بطلان وکالت میشود مگر در اموری که حجر مانع از توکیل در آنها نمیباشد و همچنین است محجوریت وکیل مگر در اموری که حجر مانع از اقدام در آن نباشد.
ماده ۶۸۳ قانون مدنی
هر گاه متعلق وکالت از بین برود یا موکل عملی را که مورد وکالت است خود انجام دهد یا به طور کلی عملی که منافی با وکالت وکیل باشد به جا آورده مثل اینکه مالی را که برای فروش آن وکالت داده بود خود بفروشد وکالت منفسخ میشود.
ماده ۱۴۰ قانون مدنی
تملک حاصل میشود:
۱) به احیاء اراضی موات و حیازت اشیاء مباحه
۲) به وسیله عقود و تعهدات
۳) به وسیله اخذ به شفعه
۴) به ارث
پاسخ داده شده توسط کارشناس حقوقی ما