-

ساعات کاری دفتر

9:00 تا 18:00 
ارسال سوال حقوقی و درخواست
آرشیو سوالات حقوقی از وکلای دادگران
تاریخ انتشار: یکشنبه 16 آبان 1400

 اعتبار یک وصیت نامه و تفاوت آن با صلحنامه

با سلام. پدر بزرگم سال ۷۲ در وصیت نامه غیر رسمی وصیتی کرده اما دست خط خودش نیست اما در بین ۶ تا شاهد قید شده تمام مالم تا زمانی که زنده هستم در اختیار خودم می‌باشد اما بعد از فوتم به همسرم و بعد از همسرم به پسر بزرگم می‌رسد حالا پدر بزرگ ۸ ساله فوت شده و مادر بزرگ و پدرم زنده هستن آیا تمام دارای فوت شده به این دو نفر می‌رسد؟ آیا این اقدام و دستنوشته پدربزرگ را می توان صلحنامه تفسیر و تعبیر نمود ؟

 

امتیاز: Article Rating | تعداد بازدید: 4423

تفاوت وصیت نامه و صلحنامه

در ابتدا عقد صلح را باید از وصیت نامه تمیز دهیم.

عقد صلح

صلح از جمله عقود معین در قانون مدنی محسوب می شود. عقود، توافق دو اراده بر یک اثر ( ماهیت) حقوقی است و نیازمند دو اراده و ایجاب و قبول است.

عقد صلح یا در مقام رفع تنازع یا تنازع های احتمالی واقع می شود یا در مقام معاملات؛ بنابراین هیچ محدودیتی در قالب معاملات برای مورد صلح وجود ندارد بلکه قالبی است وسیع تر از همه عقود که برای تحقق حاکمیت اراده فراهم آمده است.(عقد صلح به سید العقود هم تعبیر می شود.)(مواد 752 و 758 قانون مدنی)

عقد صلح از عقود لازم است و جز در موارد تخلف شرط یا اشتراط در خیار قابل فسخ نیست.(ماده 761 قانون مدنی) 

عقد صلح به تبعیت از قواعد عمومی قرارداد ها نیازمند اهلیت قانونی جهت انعقاد است.(ماده 753 قانون مدنی) 

علاوه بر این، مال موضوع صلح نیز باید شرایط عمومی قواعد قراردادها طبق ماده 190 را داشته باشد پس بنابراین بر مال مردد و نامعلوم نمی توان صلح نمود. (ماده 767 قانون مدنی)

جهت صلح باید مشروع باشد در غیر اینصورت بطلان آن نیازمند دلیل است و اصل بر صحت صلح است. (ماده 754 قانون مدنی) 

 وصیت 

اینکه ماهیت وصیت عقد است یا ایقاع بین حقوقدانان و فقها به شدت اختلاف است؛ اما به نظر می رسد وصیت یک ایقاع عینی باشد.(ایقاع از انواع عمل حقوقی است که با یک قصد و اراده منعقد می شود برعکس عقد که با دو اراده و قصد و رضا منعقد می شود.)

آیات قرآن کریم و روایات معصومین، وصیت را به فعل موصی نسبت می دهند به این معنا که عمل وی را وصیت تلقی می کنند در حالیکه در عقود عمل موجب را عقد نمی گویند.

ماده 826 قانون مدنی وصیت تملیکی را به عمل موصی نسبت داده است. در ثانی قانون مدنی هم گویا وصیت را ایقاع تلقی کرده است زیرا با توجه به ماده 827 تملیک را منوط به قبول موصی له کرده است در واقع به جای اینکه قبول موصی له (شخصی که وصیت به نفع او شده است) را شرط تنفیذ وصیت تلقی کند، انتقال موصی به ( مال مورد وصیت) را منوط به قبول موصی له دانسته است.

پس نتیجتا پدر بزرگ شما در قالب وصیت قصد انتقال اموال خود را داشته است نه در قالب عقد صلح.

با توجه به «قاعدة العقود تابعة للقصود» قصد پدربزرگ شما به وصیت بوده است نه صلح.

در ثانی ایجاب و قبولی هم بین پدربزرگ و همسر و فرزندان انجام نشده است پس عقد صلحی واقع نشده است و پذیرش انتقال اموال در قالب صلح بسیار دشوار است.

 

 شرایط شکلی  و قالب های وصیت نامه

1- وصیت نامه رسمی (ماده 277 قانون امور حسبی)

2- وصیت نامه سریّ (ماده 279 قانون امور حسبی)

3- وصیت نامه خودنوشت (ماده 278 قانون امور حسبی)

 

شرایط شکلی وصیت نامه خود نوشت

1-  تنظیم باید به خط موصی باشد. 

2- گرفتن وکیل برای نوشتن وصیت نامه امکان پذیر نیست.

3- موصی باید سواد خواندن نوشتن داشته باشد.

4- باید دارای تاریخ دقیق به خط موصی باشد.

5- وصیت نامه باید به امضای موصی برسد.

 

اما یک نکته بسیار مهم در زمینه اثبات وصیت نامه باید گفت که طبق نظریه مشورتی شورای محترم نگهبان قانون اساسی مبنی بر عدم رعایت شرایط شکلی وصیت نامه چنین بیان می دارد که :« وصیت نامه فاقد شرایط شکلی یا شفاهی با شهادت شهود قابل اثبات است هر چند وراث به اعتبار آن اقرار نکرده باشند.

 

مستندات قانونی - وصیت نامه و صلحنامه

نظریه شماره 2639 شورای محترم نگهبان مورخ 1367

علاوه بر این نظر رای شماره 54 هیات عمومی دیوان عالی کشور در خصوص شهادت برخی وراث نسبت به اثبات وصیت نامه و عدم شهادت برخی دیگر هم نظر دارد که اگر برخی از وراث به اعتبار وصیت نامه اقرار کنند و برخی دیگر اعتبار وصیت نامه را رد کنند، وصیت نسبت به سهم الارث وراثی که اقرار نموده اند نافذ و موثر است.

رای وحدت رویه شماره 54 هیات عمومی دیوان عالی کشور مورخ 1351/10/13

اما از این بحث هم که عبور کنیم به شرط نفوذ وصیت تملیکی و محدوده اختیار موصی میرسیم.

هر شخصی تا زنده است اختیار اموالش به دست اوست و بدون هیچ قید و بندی می تواند اموال خود را به صورت معوض یا مجانی به دیگران انتقال دهد. اما در مورد وصیت باید گفت که مالک تنها ثلث ترکه خود را مختار است به دیگران انتقال دهد. به این ترتیب اگر موصی به یا قیمت آن به اندازه یک سوم ترکه باشد نسبت به تمام آن صحیح و نافذ است و درصورتیکه از ثلث تجاوز کند، مازاد بر ثلث غیر نافذ خواهد بود و ورثه اجازه تنفیذ یا رد مازاد را دارند.در صورت تنفیذ تمام موصی به نافذ و صحیح خواهد بود و در صورت رد، مازاد بر ثلث باطل می گردد.ماده 843 قانون مدنی هم موید همین نظر است. 

پس در اخر بحث باید گفت که اولا پدربزرگ شما نمی تواند تمام اموال خود را به همسرش انتقال دهد بلکه ابتدا دیون متوفی اعم از بدهی ها و هزینه دفن و کفن کسر می شود تا دارایی خالص متوفی معلوم شود بعد از آن تنها یک سوم خالص دارایی قابل انتقال است نه کل اموال؛ مازاد بر ثلث غیر نافذ است.

نکته بعد، اثبات با  شهادت شهود در صورت عدم رعایت شکلی مفاد ماده 278 قانون امور حسبی هم قابل پذیرش است. و اینکه پدربزرگ قصد جدی انشایی مبنی بر صلح اموال خود را نداشته است و در قالب وصیت اموال خود را انتقال داده است و احکام وصیت قابل اجرا است.

ماده 190 قانون مدنی 

برای صحت هر معامله شرایط ذیل اساسی است :

1) قصد طرفین و رضای آنها .

2) اهلیت موضوع .

3) موضوع معین که مورد معامله باشد .

4) مشروعیت جهت

ماده 752  قانون مدنی 

صلح ممکن است یا درموردرفع تنازع موجود و یا جلوگیری از تنازع احتمالی در مورد معامله و غیر آن واقع شود. 

ماده 753 قانون مدنی 

برای صحت صلح طرفین باید اهلیت معامله و تصرف در مورد صلح داشته باشند. 

ماده 758 قانون مدنی 

صلح درمقام معاملات هرچند نتیجه معامله را که بجای آن واقع شده است می دهد لیکن شرایط و احکام خاصه آن معامله را دارد بنابراین اگر مورد صلح عین باشد درمقابل عوض نتیجه آن همان نتیجه بیع خواهدبود بدون این که شرایط و احکام خاصه بیع در آن مجری شود.

ماده 761 قانون مدنی 

صلحی که در مورد تنازع یا مبنی به تسامح باشد قاطع بین طرفین است و هیچ یک نمی تواند آن را فسخ کند اگرچه به ادعا غبن باشد مگر در صورت تخلف شرط یا اشتراط خیار.

ماده 754 قانون مدنی 

هر صلح نافذ است جز صلح بر امری که غیر مشروع باشد. 

ماده 767 قانون مدنی 

اگر بعد از صلح معلوم گردد که موضوع صلح منتفی بوده است صلح باطل است .

ماده 826 قانون مدنی 

وصیت تملیکی عبارت است ازاینکه کسی عین یامنفعتی رااز مال خود برای زمان بعدازفوتش به دیگری مجاناتملیک کند. وصیت عهدی عبارت است ازاینکه شخصی یک یا چند نفر را برای انجام امر یااموری یاتصرفات دیگری مامورمی نماید. وصیت کننده موصی،کسی که وصیت تملیکی به نفع اوشده است موصی له ، موردوصیت موصی به وکسی که بموجب وصیت عهدی ولی بر مورد ثلث یا بر صغیر قرار داده می شودوصی نامیده می شود.

ماده 827 قانون مدنی 

تملیک به موجب وصیت محقق نمی شود مگر با قبول موصی له پس از فوت موصی 

ماده 843 قانون مدنی 

وصیت به زیاده برثلث ترکه نافذنیست مگربه اجازه وراث واگربعض ازورثه اجازه کندفقط نسبت به سهم اونافذاست

ماده 277 قانون امور حسبی

 ترتیب تنظیم وصیت‌نامه رسمی و اعتبار آن به طوری است که برای اسناد تنظیم شده در دفاتر اسناد رسمی مقرر است.

‌ماده 278  قانون امور حسبی

 وصيت‌نامه خودنوشت در صورتي معتبر است كه تمام آن به خط موصي نوشته شده و داراي تاريخ روز و ماه و سال به خط موصي بوده‌و به امضاء او رسيده باشد.

ماده 279 قانون امور حسبی

وصیت‌نامه سری ممکن است به خط موصی یا به خط دیگری باشد ولی در هر صورت باید به امضاء موصی برسد و به ترتیبی که برای امانت اسناد در قانون ثبت اسناد مقرر گردیده در اداره ثبت اقامتگاه موصی یا محل دیگری که در آیین‌نامه وزارت دادگستری معین می‌گردد امانت گذارده‌ می‌شود.

 


پاسخ داده شده توسط کارشناس حقوقی ما 
 

جهت ارتباط با وکیل متخصص ارث و وصیت کلیک کنید  - 88019243

ثبت امتیاز
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
ارسال نظر جدید

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

سوالات خود را جستجو کنید
ارسال سوال حقوقی و درخواست

رزرو وقت مشاوره حقوقی با ما

در صورت تمایل به دریافت مشاوره حقوقی با وکیل پایه یک دادگستری و وکیل متخصص، جهت هماهنگی و رزرو وقت مشاوره حقوقی حضوری و مشاوره حقوقی تلفنی، کلیک کنید.