رای بدوی و تجدیدنظر - جلب ثالث و لایحه مطالبه وجه چک

_{^{رای دادگاه بدوی - جلب ثالث - مطالبه وجه چک}}

پرونده کلاسه : ......

مرجع رسیدگی : شعبه 156 دادگاه عمومی (حقوقی) مجتمع شهید محلاتی تهران

دادنامه شماره : .........

خواهان ها :

1- آقای علیرضا ...... با وکالت آقای  ....... به نشانی : تهران. شهرک غرب  ........... .

2- آقای احسان .... با وکالت آقای ........ به نشانی : تهران . شهرک غرب  ............ .

خواندگان :

1- آقای علیرضا .....   2- آقای احسان ..... همگی به نشانی : تهران.خیابان پیروزی ....... .

3- آقای علیرضا  به نشانی : تهران.خیابان نبرد ........ .

خواسته ها : 

1- جلب ثالث (مال منقول و غیر منقول)

2- مطالبه طلب

_{^{متن رای دادگاه بدوی - جلب ثالث و مطالبه طلب}}

در خصوص دعوای خواهان احسان ... بطرفیت خوانده علیرضا .... فرزند عبدالحسین با وکالت .....به خواسته مطالبه مبلغ هفتصد میلیئم ریال بایت یک فقره دستور پرداخت شماره ......موسسه مالی اعتباری ... شعبه .... تهران به انضمام خسارات دادرسی و دعوای جلب ثالث علیرضا .... فرزند عبدالحسین به طرفیت احسان .... فرزند علیرضا و علیرضا .... فرزند ابراهیم بخواسته استرداد چک (دستور پرداخت شماره ..... مذکور و خسارت دادرسی نظر به اینکه خوانده دعوی اصلی در جلسه دادرسی اظهار نموده وجه سند مستند دعوی را به پدر خواهان دعوای اصلی آقای علیرضا ... فرزند ابراهیم که دارنده اصلی و اولیه سند مذکور بوده پرداخت نموده و جهت اثبات ادعای خود به سوگند پدر خواهان استناد نموده لکن خواهان دعوی اصلی اظهار نموده (بنده دلیل نمی بینم پدر خود را جهت اتیان سوگند در دادگاه حاضر نمایم و نیز خواندگان دعوی جلب ثالث در جلسه دادرسی که جهت استماع شهادت گواهان تعرفه شده خواهان دعوی جلب ثالث تعیین گردید حاضر نشده و دفاع معرضی ارائه ننموده اند و مفاد گواهی گواهان نیز همگی حکایت از پرداخت وجه سند مذکور توسط خوانده دعوی اصلی به دارنده اولیه ی آن یعنی آقای علیرضا .... فرزند ابراهیم دارد لذا ضمن پذیرش دعوی جلب ثالث مستنداً به مواد 299 و 241 و 515 قانون آیین دادرسی مدنی ضمن صدور حکم به بی حقی خواهان اصلی حکم به خواندگان دعوی جلب ثالث به استرداد لاشه اصل دستور پرداخت شماره .... موسسه مالی و اعتباری ... و پرداخت هزینه دادرسی وفق تعرفه قانونی در حق خواهان دعوی جلب ثالث صادر و اعلام میگردد رای صادره نسبت به خوانده جلب ثالث علیرضا ... فرزند ابراهیم غیابی و ظرف مهلت بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل واخواهی دراین دادگاه و در سایر موارد حضوری و ظرف مهلت بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه تجدیدنظر استان تهران می باشد.

رییس شعبه 156 دادگاه عمومی (حقوقیی) تهران

_{^{لایحه دفاعیه - جلب ثالث - مطالبه وجه چک}}

ریاست و مستشاران محترم دادگاه تجدبدنظر استان تهران

با سلام و تقدیم احترام

در خصوص دادنامه بدوی شماره ...... موضوع مطالبه طلب (دعوی"اصلی) و جلب ثالث (دعوی طاری) به وکالت از موکل به عرض,می رسانم :

1- ازنظر شکلی دعوی جلب ثالث مطروحه به درستی طرح نشده و پذیرش آن از سوی مرجع بدوی عاري از دقت لازم قضایی است, چرا که موکل آقای احسان ... یکی از طرفین دعوی اصلی است و ثالث, محسوب نمی شود که خوانده مدعی و متقاضی جلب و دغوت وی به دادرسی باشد و حسب مورد می بایست در این فرض دعوی متقابل, مطرح شود, و نه جلب ثالث. در نتیجه پذیرش این دعوی و حکم به استرداد لاشه چک خالی از وجه بوده و با مقررات قانونی و آئین دادرسی مدنی مغایزت دارد. همانطور که قضات.محترم"دادگاه تجدیدنظر عنایت دارند لزوم طرح صحیح دعوی و دقت به نوع آن و تعیین
خواسته آن از حیث لزوم.رغایت تشریفات دادرسی مدنی (بر خلاف دادرسی کیفری) خصوصیت داشته و در صورت عدم رعایت شرایط دادخواست و دعوی مطروحه حکم به رد است. در این خصوص هرچند که طرح دعوی جلب الث علیه آقای علیرضا .... فرزند ابراهیم از نظر شکلی (و نه.ماهوی) صحیح است با این وجود دادگاه محترم بدوی نمی توانسته ضمن آن حکم به استرداد لاشه چک بدهد که نزد موکل ست و به عبارت اخری حکم صرفاً باید علیه یا له یکی از طرفین دادرسی باشد.

2-  این که یکی از خواندگان دعوی جلب ثالث در جلسه دادرسی حاضر نشده امتناع از سوگند نیست و نمی تواند علیه خوانده دیگر و خواهان دعوی اصلی مورد استفاده قرار گیرد.

3- چک موضوع دعوی در وجه حامل بوده و این مطلب که چک از سوی آقای علیرضا .... فرزند عبدالحسین به.آقای علیرضا ... فرزند ابراهیم (پدر موکل) داده شده است یک ادعاست که خوانده اصلی با تسامح دادگاه هیچ تلاشی در جهت اثبات آن نتموده است و البته دادگاه محترم هم به اشتباه کمترین توجهی به این مسئله نکرده و صرف اظهارات شهود و حتی به فرض صحت مبنی بر اينکه از علیرضا .... فرزند عبدالحسین شنیدیم که,گفت من"طلیکار هستم و نه پسرم؛ نمی تواند مثبت دعوی باشد به اين دلیل که اظهارات آقای علیرضا .... فرزند عبدالحسین اخبار به خقی است برای یر و به ضرر غیر و این نه اقرار گنه بکترم به اب توا نزن اند که شهود فعلی هیچ اظهار و شهادت ارزشمندی علیه آقای احسان ..... آرائه نکرده ائد و فقط گفته اند که از پدرش شنیدیم که گفت من طلبکارم و پول را گرفته ام. از اين روست که ماده ۱۳۲۰ قانون"مدنی"می گوید شهادت بر شهادت در صورتی مسموع اشت که شاهد اصل وفات يافته يا به واسطه مانع دیگری مثل بیماری و سفر و حبن و غیزه نتواند حاضر شود. متأسفانه مسی,رسیدگی به این پرونده پر است از کم توجهی قاضی بدوی به نصوص قانونی. انشاء اله که از سر تسامح است و نه بی اطلاعی و غرض ورزی:

4-  همانطور که گفته شد ماهیت گفته های شهود (یا به عبارت بهتر کسانی که خود را به عنوان شاهد معرفی کرده اند) شهادت بر شهادت است و فقط در فرض ماده "۱۳۲۲ قالون مدنی واجد اعتبار می باشد و چیزی را به ضرر موکل ثابت نمی نماید. به عبارت اخری نمی توان گفته های پدر احسان .... را اقرار تصور کرد و ضمن رد خواسته مطالبه طلب از ایشان حکم به استرداد لاشه چکی داد که در وجه حامل است و نمی توان گفته های آقای علیرضا ..... فرزند عبدالجسین (پدر موکل) را شهادت دانست چرا که شهادت جز در فرض ماده ۱۳۲۰ قانون مدنی باید نزد حاکم باشد. اين مهم را آقای محمد ....(یکی از شهود) هرچند که اطلاعات. حقوقی نداشته اند به خوبی دریافتند و در پایان اظهارات خود تأکید نموده اند که « ..... من فقط شنیدم ازایشان، خودم ندیدم».

با عنایت به مراتب فوق و محتویات پرونده مستدعی آست ضمن رسیدگی مجدد حکم مقنضی صادر فرمائید.

_{^{رای دادگاه تجدیدنظر - جلب ثالث - مطالبه وجه چک}}

پرونده کلاسه : ......

مرجع رسیدگی : شعبه 59 دادگاه تجدیدنظر استان تهران 

دادنامه شماره : ......

تجدیدنظر خواه : آقای احسان ..... با وکالت آقای ........ به نشانی : تهران.شهرک غرب ......... .

تجدیدنظر خوانده : آقای علیرضا .... به نشانی : تهران.خیابان پیروزی ........ .

گردشکار : دادگاه با بررسی محتویات پرونده و مشاوره واحراز کفایت رسیدگی با استعانت از درگاه خداوند متعال ختم دادرسی را اعلام و به شرح ذیل اقدام به صدور رای می نماید.

_{^{متن رای داداگاه تجدیدنظر - مطالبه وجه چک}}

تجدیدنظرخواهی اقای احسان ... به طرفیت آقای علیرضا .... از دادنامه شماره ..... که مشعر بر صدور حکم به بی حقی تجدیدنظر خواه در مطالبه مبلغ مندرج در حواله .... موسسه اعتباری ... به مبلغ هفتصد میلیون ریال می باشد و پذیرش دعوی تجدیدنظر خوانده (به عنوان خواندهد اصلی ) به محکومیت تجدیدنظرخواه و خوانده مجلوب ثالث به استرداد لاشه اصل (حواله دستور پرداخت) شماره .... موسسه مالی اعتباری ... می باشد وارد و موجه است زیرا در اینکه صادرکننده یک فقره رسید دستور پرداخت در قبال اشتغال ذمه خود حواله مذکور را صادر و مدعی است که وجه آن را به پدر تجدیدنظرخواه به نام آقای علیرضا .... فرزند ابراهیم پرداخت نموده است که بر فرض اثبات و صحت این ادعا بر این پرداخت اثری در برائت ذمه وی نخواهد داشت.وجه را به کسی پرداخته است که در وصول آن وکالتی نداشته و وی حتی حق اخذ وجه را هم نداشته است و نتیجتاً پرداخت کننده حق رجوع و مطالبه وجه پرداختی را خواهد داشت و بدیهی است در اینکه شک داریم وجه بابت رسید دستور پرداخت به شماره ... بعهده موسسه مالی و اعتباری .... توسط صادرکننده تادیه شده است یا خیر.استصحاب، بقاء دین را برای ما معین می نماید و علیهذا با استناد به مواد 198، 358، 5222 قانون آیین دادرسی مدنی ضمن نقض دادنامه معترض عنه با پذیرش دعوای خواهان اصلی خوانده (تجدیدنظر خوانده فوق الاشعار) را به پرداخت مبلغ هفتصد میلیون ریال وجه مندرج در دستور پرداخت شماره .... همراه با هزینه دادرسی به مبلغ 1/450/000 ریال و پرداخت خسارت تاخیر تادیه از تاریخ 89/09/24 (صدور گواهی عدم پرداخت و سر رسید دستور پرداخت) طبق نرخ شاخص بانک مرکزی محکوم می نماید و دعوی خوانده در جلب ثالث آقای علیرضا ...... فرزند ابراهیم مبنی بر استرداد لاشه چک بنا به میزان اشاره شده غیر وارد تشخیص داده و حکم به رد آن صادر و اعلام می گردد رای قطعی است.

رییس شعبه 59 دادگاه تجدیدنظر استان تهران