غایب مفقود الاثر - موت فرضی
در سیستم حقوقی ما راه هایی وجود دارد اگه فردی تحت شرایطی و برای مدت مشخص غایب بود و خبری از او در دست نبود به طور موقت و بعد از آن به طور دائم اموال تحت تصرف ورثه وی درآید.حکم موت فرضی غایب در موردی صادر می شود که از تاریخ آخرین خبری که از حیات او رسیده است مدتی گذشته باشد که عادتاً چنین شخصی زنده نمی ماند.
امتیاز:

|
تعداد بازدید: 2117

صدور حکم موت فرضی
برکسی پوشیده نیست هر فرد عاقل و بالغ و رشیدی تا زمانی که حضور مادی دارد به اداره اموال خویش می پردازد، امور روزانه خود را به انجام می رساند و تصمیماتی را در باب امورات جاری خود اتخاذ می کند و هیچ فردی نمی تواند از جانب وی بدون داشتن سمت اقدامی کند. اما قانونگذار ایران به درستی و با دور اندیشی به جا برای فردی که غایب مفقودالاثر می شود، تدابیری در نظر گرفته تا در دوره غیبت امور جاری او که البته بی ارتباط با نظم اجتماعی نیز نخواهد بود، دچار اختلال نشود. به عبارت دیگر در زمان غیبت هر شخص به دلیل عدم حضور مادی او و نبود اراده ابرازی از جانب او ، قانونگذار وارد عمل شده و با اختصاص موادی از قانون مدنی برای شرایط ایجاد شده به نوعی از جانب فرد غایب وارد عمل می شود.
برای اینکه مشخص شود تدابیر تعیین شده از سوی قانونگذار در مورد چه اشخاصی اجرا می شود باید تعریفی از غایب مفقوالاثر ارائه شود. این تعریف در ماده 1011 قاون مدنی گنجانده شده است:"غایب مفقودالاثر به کسی گفته می شود که از غیبت او مدت نسبتا زیادی گذشته باشد و از او به هیچ وجه خبری نباشد."
در صورت جمع دو شرط ارائه شده در تعریف بالا یعنی غیبت فرد به مدت نسبتا زیادی و عدم وجود خبری از وی، شخص مورد نظر از دیدگاه قانونگذار قانون مدنی غایب مفقود الاثراست که باید در باب او اقداماتی را به انجام رساند:
اداره اموال
اگر غایب مفقودالاثر برای اداره اموال خود تکلیفی معین نکرده باشد و کسی هم نباشد که قانونا حق تصدی امور او را داشته باشد، محکمه برای اداره اموال او یک نفر امین معین می کند و تقاضای تعیین امین فقط از طرف مدعی العموم و اشخاص ذینفع در این امر قبول می شود. محکمه می تواند از امینی که معین می کند تقاضای ضامن یا تضمینات دیگر بنماید.
اگر یکی از وراث غایب تضمینات کافیه بدهد محکمه نمی تواند امین دیگری معین نماید و وراث مزبور به این سمت معین خواهند شد. امینی که برای اداره کردن اموال غایب مفقودالاث تعیین می شود باید نفقه زوجه دائم یا منقطعه که مدت او نگذشته و نفقه او را زوج تعهد کرده باشد و اولاد غایب را از دارایی غایب تادیه نماید و در صورت اختلاف در میزان نفقه، تعیین آن به عهده محکمه است.
البته لازم به ذکر است از آنجا که برای تعیین امین و نصب وی مدت زمانی صرف خواهد شد، قانونگذار طی یک اقدام شایسته حفظ و نظارت بر اموال غایب مفقودالاثر را بر عهده دادستان قرار داده در نتیجه دادستان یا نماینده او باید اقدامات لازم را برای حفظ اموال غایب به عمل آورد؛ به عنوان مثال باید این اموال را مهر و موم کند، اموال ضاع شدنی را بفروشد و طلب غایب را وصول کند.
دادن اموال به تصرف ورثه
وراث غایب مفقودالاثر می توانند قبل از صدور حکم موت فرضی او نیز از محکمه تقاضا نمایند که دارایی او را به تصرف آنها بدهد مشروط بر اینکه اولا؛ غایب مفقود الاثر کسی را برای اداره اموال خود معین نکرده باشد و ثانیا؛ دو سال تمام از آخرین خبر از غایب گذشته باشد بدون اینکه حیات و ممات او معلوم باشد در این مورد رعایت مدت یک سال از اعلانی که منتشر می شود و طی آن از افراد می خواهند اگر خبری از غایب دارند اطلاع دهند، ضروری است.
همچنین وراث باید ضامن یا تضمینات کافی دیگر بدهند تا درصورت مراجعت غایب و یا درصورتی که اشخاص ثالث حقی بر اموال داشته باشند از عهده اموال و یا حق شخص ثالث برآیند. تضمینات مزبور تا موقع صدور حکم موت فرضی غایب باقی خواهد بود.
بعد از صدور حکم موت فرضی نیز اگر غایب پیدا شود کسانی که اموال او را به عنوان وارث تصرف کرده اند باید آنچه را از اعیان یا عوض و یا منافع اموال مزبور حین پیدا شدن غایب موجود می باشد مسترد دارند.